فرآيند ورشكستگي تاجر در گفتوگوی «حمایت» با دكتر ربیعا اسكيني
فسخ قرارداد ارفاقي، تاثيري بر معاملات اشخاص ثالث ندارد
ورشكستگي تجار از جمله مباحث مهم حقوق تجارت محسوب ميشود. نگاه خاص قانونگذار به دليل حساسيت امر تجارت دليل اين امر محسوب ميشود. از طرفي در وضعیت حاضر با توجه به توسعه شرکتها در جامعه ما و افزايش فعاليتهای اقتصادی و تجاری، درصد ورشکستگی شرکتها گسترش چشمگيری داشته است. از اين رو آگاهی با قوانين و مقررات ورشکستگی امری اجتناب ناپذير محسوب ميشود. ورشكستگي به انواع مختلفي قابل تقسيم است. هر يك از انواع ورشكستگي احكام خاص خود را دارد. برخي از انواع ورشكستگي نظير ورشكستگي به تقصير و تقلب واجد عنوان جزايي است. بنابراين مرتكب در اين وضعيت به مجازاتهاي مقرر در قانون محكوم خواهد شد. در عين حال در فرآيند رسيدگي به مبحث ورشكستگي تجار، موضوعات مختلفي نظير انعقاد، بطلان و فسخ قرارداد ارفاقي، اقدامات تاميني در نظر گرفته در قبال تاجر ورشكسته مطرح ميشود. براين اساس و به منظور آگاهي بيشتر با جوانب حقوقي ورشكستگي تاجر به گفتوگو با دكتر ربيعا اسكيني، استاد معروف حقوق تجارت ايران پرداختيم که قسمت اول این گفت و گو در شماره قبل منتشر شد. اکنون قسمت دوم آن از نظرتان می گذرد.
ورشكستگي به چند نوع قابل تقسيم است؟
در پاسخ بايد بگويم كه ورشكستگي را ميتوان به عادي، به تقصير و به تقلب تقسيم كرد.
به نظر شما به چه ورشكستگي ای، ورشكستگي عادي گفته ميشود؟
مطابق مواد ٤١٢ و ٤١٣ قانون تجارت كسي ورشكسته عادي محسوب مي شود كه تاجر يا شركت تجارتي بوده و از پرداخت وجوهي كه برعهده دارد، متوقف شود و ظرف ٣ روز از تاريخ وقفه كه در اداي قروض يا ساير تعهدات نقدي او حاصل شده باشد، توقف خود را به دفتر دادگاه عمومي محل اقامت خود اظهاركرده و صورتحساب دارايي و تمامی دفاتر تجارتي خود را به دفتر دادگاه مزبور تسليم كند. صورتحساب موصوف بايد تاريخدار بوده و به امضاي تاجر رسيده و تعداد و تقويم تمامی اموال منقول و غيرمنقول تاجر متوقف به طور مشروح صورت تمام قروض و مطالبات و نيز صورت نفع و ضرر و صورت مخارج شخصي در آن مندرج شود.
به اين ترتيب اگر تاجر يا شركت تجارتي بدهكار ظرف مهلت مقرر توقف از تاديه ديون خود را به دادگاه صلاحيتدار به انضمام مدارك موردنظر اعلام كرد، ورشكستگي، عادي محسوب ميشود.
ورشكستگي به تقصير از لحاظ قانوني در چه صورتي ظاهر ميشود؟
طبق ماده ٥٤١ قانون تجارت، موارد چهارگانهاي وجود دارد كه به عنوان موارد الزامي صدور حكم ورشكستگي به تقصير تلقي ميشود. اين چهار مورد عبارتند از : 1- مخارج شخصي يا مخارج افراد تحت تكفل تاجر در ايام عادي به نسبت عايدي او فوقالعاده شود. ٢- تاجر مبالغ زيادي از سرمايه خود را صرف معاملاتي كند كه در عرف تجارتي موهوم بوده و يا سودآوري معاملات مذكور منوط به اتفاق محض باشد.
٣- تاجر به منظور به تاخير انداختن ورشكستگي خود خريدي گرانتر يا فروشي ارزانتر از قيمت روز كند و براي به دست آوردن وجه نقد به روش دور از صرفه متوسل شود مثل استقراض يا صدور برات سازشي وغيره.
٤- تاجر پس از تاريخ توقف از اداي ديون و قروضي كه بر عهده دارد يكي از طلبكاران خود را بر سايرين ترجيح داده و طلب او را بپردازد.
در ادامه ماده ٥٤٢ قانون تجارت موارد سهگانه اختياري صدور حكم ورشكستگي به تقصير را احصا كرده است. براين اساس اين مصاديق سهگانه عبارت است از: ١- تاجر به حساب ديگري و بدون آنكه عوضي دريافت كند، تعهداتي كرده باشد كه نظر به وضعيت مالي او، انجام تعهدات مزبور فوقالعاده باشد. ٢- عمليات تجارتي او متوقف شده و مطابق ماده ٤١٣ قانون تجارت رفتار نكرده باشد. ٣- تاجر دفاتر نداشته يا دفاتر او ناقص يا بيترتيب بوده يا در صورت دارايي وضعيت واقعي خود را اعم از قروض و مطالبات به طور صريح معين نكند، مشروط بر آنكه در مورد اخير تقلبي نكرده باشد.
تعقيب جزايي تاجر ورشكسته به تقصير و مجازات وي چيست؟
تعقيب تاجر ورشكسته به تقصير بنا به تقاضاي هر يك از طلبكاران يا دادستان و يا مدير تصفيه پس از تصويب اكثريت بستانكاران به عمل ميآيد. اگر تعقيب تاجر ورشكسته به تقصير از طرف دادستان به عمل آمده باشد، هزينه دادرسي آن به هيچوجه به عهده هيئت طلبكاران نميباشد. اگر مدير تصفيه ورشكسته به تقصير را به نام بستانكاران تعقيب كند در صورت برائت ورشكسته موصوف هزينه تعقيب به عهده بستانكاران ميباشد و چنانچه تعقيب از طرف يكي از طلبكاران به عمل آمده باشد و ورشكسته برائت حاصل كند هزينه دادرسي به عهده طلبكار است، اما در صورت محكوميت ورشكسته مزبور هزينه دادرسي به عهده دولت خواهد بود.
مجازات تاجر ورشكسته به تقصير هم طبق قانون مجازات اسلامي از ٦ ماه تا ٢ سال حبس ميباشد.
اساسا بطلان قرارداد ارفاقي چه اثري بر روي تعهد ضامن اجراي آن قرارداد دارد؟
اگر منظور شما از ضامن، ضامن قرارداد ارفاقي است، اصولا بطلان قرارداد ارفاقي به وسيله قواعد عام صورت ميگيرد. يك زمان هم قرارداد ارفاقي به سبب دلايلي كه در قانون تجارت آمده، قرارداد باطل است. اگر ضامن، ضامن تقلب تاجر هم ميباشد. قانون تجارت خيلي در اين زمينه مطلب ندارد و راجع به اين موضوع خيلي دقيق نشده و به آن به طور جامع نپرداخته است.
اگر تاجري در دفتر تجاري خود تغييراتي دهد و اعلام ورشكستگي كند و به اين عنوان از اداي ديون خود خودداري كند، حكم قانوني اين موضوع چيست؟
اين عمل يكي از مصاديق ورشكستگي به تقلب است، به اين ترتيب اين شخص قطعا به مجازات ورشكسته به تقلب محكوم ميشود. در اين وضعيت دفاتر تجاري وي مخدوش است و اين دفاتر در دعواي احتمالي كه به وسيله طلبكاران وي عليه مدير تصفيه به عنوان جانشين تاجر ورشكسته طرح خواهد شد، قابل استناد است. اما عمدتا اگر چنين تغييراتي در دفتر تجاري خود داده باشد، از مصاديق ورشكستگي به تقلب است.
اگر قرارداد ارفاقي فسخ شود، معاملاتي كه تاجر ورشكسته از تاريخ تصديق آن قرارداد تا زمان صدور حكم به فسخ انجام داده است، چه وضعي پيدا ميكند؟
قانونگذار اصطلاح فسخ را به كار برده است. اگر چنانچه قرارداد اجرا نشود، طلبكاران ميتوانند آن قرارداد را فسخ كنند. در رابطه با اشخاص ثالث قراردادهايي كه تاجر ورشكسته با آنها در اين دوران منعقد كرده است، صحيح است. زماني هم كه قرارداد ارفاقي فسخ ميشود، اعمال قبل از فسخ صحيح بوده و به قوت خود باقي ميماند. اثر فسخ قرارداد ارفاقي اين است كه طلبكاران ميتوانند از دادگاه مطالبه كنند كه به استناد فسخ قرارداد ارفاقي مطالباتشان از دارايي تاجر ورشكسته برداشت شود. به اين ترتيب طلبكاران تاجر ورشكسته مجددا ميتوانند تقاضاي تصفيه اموال وي را از دادگاه بكنند و اگر مشكل و مانعي در ميان نباشد، دوباره حكم ورشكستگي وي در دادگاه صادر ميشود.
اقدامات تاميني كه دادگاه نسبت به تاجر ورشكسته انجام ميشود، چيست؟
دادگاه در حكم ورشكستگي تاجر يا شركت تجارتي دستور مهر و موم انبارها و حجرهها و صندوق و اسناد و دفاتر و نوشتهها و اسباب و اثاثيه تجارتخانه و منزل تاجر را صادر ميكند. عضو ناظر ممكن است فورا از تمامی دارايي تاجر يا شركت تجارتي صورتبرداري كند واز آنجايي كه اين عمل معمولا مدتي به طول ميانجامد، لذا عضو ناظر براي جلوگيري از حيف و ميل دارايي ورشكسته قبل از صورتبرداري، اقدام به مهر وموم آنها ميكند. ماده ٤٣٤ قانون تجارت در اين خصوص ميگويد: «مهر و موم بايد فورا به توسط ناظر به عمل آيد، مگر در صورتي كه به عقيده عضو مزبور برداشتن صورتدارايي تاجر در يك روز ممكن باشد. در اين صورت بايد فورا شروع به برداشت صورت شود. اگر شركت تجارتي ورشكسته تضامني يا مختلط و يا نسبي باشد، اموال شخص شركا ضامن مهر و موم نخواهد شد، مگر آنكه دادگاه حكم ورشكستگي شخص شركا شركتهاي مذكور را به موجب حكم جداگانه و يا در ضمن حكم دادگاه صادر كند».
صدور قرار توقيف تاجر ورشكسته تابع چه تشريفاتي است؟
چنانچه تاجر مفاد ماده ٤١٣ قانون تجارت را در مورد اعلام وقفه از تاديه ديون و تسليم صورتحساب دارايي وتمامی دفاتر تجارتي خود كه متضمن مراتب مندرج در ماده ٤١٤ قانون مذكور ميباشد، به دادگاه عمومي يك محل اقامت خود رعايت نكند، دادگاه مكلف است قرار توقيف تاجر را صادر كند و اين سختگيري قانونگذار از مواردي است كه تاجر ورشكسته به تقصير نيز باشد. ضمنا قرار توقيف ورشكسته در مواقعي نيز داده ميشود كه معلوم شود تاجر ورشكسته ميخواهد به واسطه اقدامات خود از اداره امور ورشكستگي و تصفيه دارايي مربوطه جلوگيري كند.
فرآيند ورشكستگي شخصي مديران شركت به چه صورتي است؟
همانطور كه مستحضريد ماده ٤١٢ قانون تجارت فقط درمورد ورشكستگي تاجر يا شركت تجارتي كه از اداي ديون و وجوهي كه بر عهده دارد متوقف شده است، صحبت كرده و سخني درباره ورشكستگي مديران يا شركا شركت بيان نكرده است. مطابق ماده ٤٣٩ قانون تجارت درمورد شركاي ضامن شركتهاي تضامني يا مختلط يا نسبي، دادگاه اختيار دارد تا حكم ورشكستگي شركا ضامن را در ضمن حكم ورشكستگي شركت يا به موجب حكم جداگانه صادر كند. ولي در مورد شركتهاي سهامي عام و خاص با مسئوليت محدود، شركتهاي مختلط در مورد سهامداران و شركا با مسئوليت محدود سكوت كرده است. امروزه اصل تفكيك بنگاههاي تجارتي از ادارهكنندگان و شركا آن موجب شده است كه ورشكستگي شخصي مديران و ساير تدابير تاميني را پيشبيني كنند تا دستاندركاران شركتها تحت پوشش شخص حقوقي سهامداران شركا و يا اشخاص ثالث ضرر نكنند و براي حمايت از واحدهاي توليدي و صنعتي و تجاري و خدماتي عامالمنفعه در قوانين جديد كلمه «ورشكستگي» را فقط در مورد مديران و دستاندركاران واحدهاي مذكور به كاربردهاند.
روزنامه حمایت
نظرات شما عزیزان:
هانا 
ساعت17:32---19 مرداد 1391
سه لام.بو هه موومان جیی خوشی وشانازیه که بوکان بیته مه رکه زی ئوستان به لام ئه و خوشیه زه مانیک کامل ده بی که ورمیش له نیو نه خشه پیشنه هادیکه دابی چوونکه وه کوو هه موو ده زانن ورمی شاری کوردان و به شیک له موکوریانه